پیش از آغاز هر عملیات حفاری، زمین شناسان به این می اندیشند که کدام روش حفاری موثرترین و در عین حال ارزانترین روش، برای دستیابی به اهداف تعریف شده، است. نخستین گام تصمیم گیری و انتخاب از میان حفاریهای مغزهگیری(الماسی) و و یا ترکیبی از هر دو است.
به دنبال آشنایی با حفاری غیراکتشافی و تجهیزات مربوط به آن هستید؟ اتفاقا تخصص ما نیز بیشتر معطوف به آن حوزه است. اینجا کلیک کنید تا به صفحهی مربوط به متودهای حفاری غیراکتشافی هدایت شود.
حفاری مغزهگیری، شکلی از حفاری چرخشی با سرعت بالا است که نتیجهی آن تخریب حلقوی خاک می باشد، تخریبی که استوانهای داخل آن دست نخورده باقی می ماند و در بازههای زمانی مشخص قفل شده و به بالا کشیده می شود. این مغزهها در جعبههای موردنظر قرار میگیرند.
در روش دوم، حفاری RC یا چرخش معکوس، با بهرهگیری از هوای فشردهی جاری در داخل رادها و پیستونی متحرک، که چکش پنوماتیک نیز نامیده می شود، متهی حفاری ساخته شده از فولاد تنگستن را در دل خاک فرو می رود. به هنگام اعمال فشار بر راد، بالابری ایرودینامیک شکل میگیرد که آب و لجن را به بالا فوت می کند. ایدهآل آن است که در این عملیات حفاری خشک به پیش رود، چرا که هوای فشردهی کمپرسور هوا راه پیش روی مته را خشک می کند. برشهای استخراج شده به ریفلکتور و در نهایت سمپلر انتقال می یابند. پس از آن و با عبور از تلههای نمونهگیری به سایکلون می رسند و پس از فرآوری در کیسهی نمونهگیری ذخیره می شوند.
متههای معمول حفاری با روش RC قطری برابر با ۱۲۴ تا ۱۳۰ میلیمتر دارند، این در حالیست که در روش مغزهگیری این قطر به متوسط ۹۵ میلیمتر کاهش می یابد و متعاقبا قطر مغزهی گرفته شده تا ۶۳ میلیمتر خواهد بود. این قیاس برتری روش RC را رای نمونهگیری از زمین عیان می کند. از دیگر سو، در روش مغزهگیری الماسی هستهای دستنخورده در اختیار متخصصان خواهد بود که بررسی چشمی آن مزایایی نسبت به روش RC خواهد داشت.
برای حفاری در عمقهای گوناگون و بسته به نیاز تعریف شده می توان از حفاری RC یا مغزهگیری به طور مجزا و یا ترکیبی بهره برد.
تا به امروز حفاری سطحی امکان دستیابی به مغزه، پودر و یا هردو را برای کارشناسان فراهم آورده است. حفاری زیر زمین نیز اگرچه مقدور می باشد، لیکن تا به امروز بسیار محدود صورت میپذیرد.